گمان مكن پسرت ناتنی برادر بود
قسم به عشق، كنارم حسین دیگر بود
منال ام بنین و ببال از عباس
تو شیر مادر و شیر تو شیر پرور بود
سقوط قلعۀ خیبر اگر به نام علیست
فرات: خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود
ز شام تا به سحر دور خیمهها میگشت
كه ماه هاشمیان بود و مهر پرور بود
به لرزه بود از او پشت هفت پشت ستم
یل تو یك تنه یك تن نبود، لشگر بود
به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت
ببین كه تا به چه حدی مطیع رهبر بود
اگر فتاد روی خاك میشود پرپر
ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود
شاعر:علی انسانی
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 13:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه