• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت زهرا(س)(شب قدری نمی باشد به غیر از تار گیسویت)

3255

شب قدری نمی باشد به غیر از تار گیسویت
زمحراب دعا دل می برد محراب ابرویت
قسم بر عشق از عشق تو سر از پای نشناسم
بهشت آرزویم پای تا سر مستم از بویت
تویی جانانه من تا پای جای هستم طرفدارت
خداداند که نفروشم به عالم یک سر مویت
ندارم غم که بیمارم طبیبی مثل تو دارم
که کار صد مسیحا می کند چشمان جادویت
به خود پیچیدم اما یاعلی در کوچه ها پیچید
در و دیوار و شاهد بود من بودم دعا گویت
الهی جای دستم چشم خود از دست می دادم
نمی دیدم که دشمن می کشد این سو و آن سویت
نمی گویم چه آمد بر سرم آنقدر می گویم
کمک می گیرم از زینب که رو می گیرم از رویت
اگر خواهی من غمدیده را از غم رها سازی
رهاکن از میان دستهای خود دوزانویت

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران