• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت زهرا(س)(ندارد کس خبر از این دل درد آشنای من)

4129
3

ندارد کس خبر از این دل درد آشنای من
نمی باشد کسی غیر از اجل مشگل گشای من
یقین دارم که از من غیر خاکستر نمی ماند
که چون شمع سحر می سوزد از سر تا به پای من
در ایام جوانی آن چنان افتاده از پایم
که وقت راه رفتن می شود زینب عصای من
بیا خانه نشین! امشب کنار بسترم بنشین
تماشا دارد امشب هم نماز و هم دعای من
مپرسی از چه با یک دست بگرفتم قنوتم را
که خود آگاهی از حال من و از ماجرای من
اگر برخیزم از جا باز هم دور تو می گردم
طرفدار توام تا پای جان، ای مقتدای من!
شاعر:سید محسن حسینی

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران