• پنج شنبه 1 آذر 03


شعر شهادت امام هادی(ع)(صدای زمزمه ی جامعه کبیره ی توست)

3358
-1

 صدای زمزمه ی جامعه کبیره ی توست
که چشم ها همه اشک و نگاه خیره ی توست
هر آنکسی که در امواج عشق افتاده
برای عرض ادب در پی جزیره ی توست
کلاس درس محبت کلامکم نور است
اگر محب علی گشته ایم سیره ی توست
شما که محبط وحیید و معدن رحمت
تمام دار و ندارم غم عشیره ی توست
میان صحنه ی محشر شفاعتی بکنید
صدای زجه ، صدای غلام تیره ی توست
کنار ذره ای از ناخن شما باید
تمام ناقه ی صالح به سجده در آید
قدم زدی به مسیر مدینه ، سامرا
به جاده های کویر مدینه ، سامرا
تمام غربت چشم تو را شهادت داد
مناره های منیر مدینه ، سامرا
چه زخم ها که به قلب شما زدند آقا
ستمگران حقیر مدینه ، سامرا
دوباره روز دوشنبه چه نحس می آمد
به سمت شهر فقیر مدینه ، سامرا
برای مادر خود گریه می کنید انگار
بنال مرغ اسیر مدینه ، سامرا
برای بانوی پهلو شکسته ی حیدر
برای صورت نیلی حضرت مادر
دوباره اشک غزل های منزوی ای وای
شراره می چکد از چشم مثنوی ای وای
شکست حرمت گنبدطلای سامرا
شکست بغض فضاهای معنوی ای وای
اگر چه منزلتت خدشه بر نمی دارد
دچار زخم جسارات می شوی ای وای
شما کجا و زمین گدا نشین مسیر
شبیه عمه به ویرانه می روی ای وای
بمیرم از چه پس مرکب سیاهی ها
کنار مردم این شهر می دوی ای وای
برای گریه کنانت اگر جسارت نیست
بگو که زخم روی ناخن شما از چیست ؟؟!
به دور مرقدت امشب ملایکه دارند ؛
بررای غربت چشمانت اشک می بارند
چقدر بی خرد است آن عدو نمی داند
درندگان به کف پات سجده می آرند
به سوی بزم شرابت کشند اما شام
امان ز مردم پستی که بین بازارند
برای دیدن سرها هجوم آوردند
جماعتی همه رفتند سنگ بردارند
به سمت بزم شراب این صدای گریه ی کیست ؟
صدای شیهه ی شلاق های دربارند
صدای گریه ی زهرا ، قرائت قرآن
صدا صدای تلاقی خیزران ، دندان

 

  • شنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران