چی میشه که منم امروز میونِ زائرات باشم؟
گدای کوچه هایِ باصفایِ سامرات باشم
تموم آرزوم اینه یه بارم که شده حتی
بیام تا خادم و جاروکشِ صحن وسرات باشم
نیاد اون لحظه هایی که ...جداشم از در خونه ات
خدا میدونه دوس دارم همیشه خاک پات باشم
ببار ای حضرت بارون که خیلی این روزا تشنَه م
می شم سیراب وقتی که تو صحنِ باصفات باشم
چه حسِّ خوبیه...کنجِ رواق عاشقیت من هم
یه روضه خون واسه جدِ غریبِ کربلات باشم
نمی خوام تاج شاهی رو ، تویی بالاترین ثروت
چی کم دارم توی دنیا تا وقتی که گدات باشم؟
- سه شنبه
- 21
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 15:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه