• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شهادت امام هادی(ع)(شهر سامرا - پر ز غم شده - نوکرت الهی بمیره)

2634

 شهر سامرا - پر ز غم شده - نوکرت الهی بمیره
دل هر عاشق - به ضریح تو – دخیله و آقا اسیره
زهر معتمد – جیگر تو رو – پاره پاره کرده عزیزم
می خوام امشبو – برای شما – جای قطره اشک خون بریزم
ناخن شما – شکسته شده – پاهاتم زخمی شد آقاجون
مث رقیه – خوردی به زمین – دستاتم زخمی شد آقاجون
توی کوچه با – سر و روی باز – پا برهنه تو می دویدی
مثل مادرت – می خوردی زمین – از ته دل آه می کشیدی
وقتی خوردی به – زمین آقاجون – گفتی یا زهرا مادر من
مادرجون ببین – با زهر جفا – معتمد شکسته پر من
بزا دیگه من – باز کنم همین – روضه رو به اذنت آقاجون
گوش رقیه – پاره شده و – گوش رقیه شده پر خون
یکی گوش رو با – گوشواره می کَند – نوکرش الهی بمیره
الهی بیاد – گوشواره هاشو – از دست نامردا بگیره
چرا ما همش – میریم توی این – روضه های رقیه ... ببخشید
بزا یه بارم – بریم تو مقتل – پیش سری که می درخشید
سر حسینو – می برید و از – هیچ کی ترسی نامرد نداشتش
تا سر رو  برید – اومد جلوی – چشای رقیه گذاشتش
ای بابا بازم – رفتیم ما توی  – روضه ی رقیه آقاجون
اصلا غم هادی – عجین شده – با روضه ی این دخت دلخون
جعفر وقتی این – شعرو می گفتش – گریه می کردش با دل خون
الهی بشه - تو راه شما - بی سر و بی دست ای آقا جون
سروده جعفر ابوالفتحی

  • شنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران