• دوشنبه 3 دی 03


شعر شب نوزدهم رمضان و ضربت خوردن امام علی(ع)(قلبش گرفته بود و یک گوشه ای نشست)

4650
2

قلبش گرفته بود و یک گوشه ای نشست
یک جرعه از طهور و بشد بعد آن چو مست
با عاشقی که مرصیه ها را به شعر بست
ناگـــه میان خلـــوت او بغـــض او شکست
حـال و هـواش حال و هوایی عـجـیـب بـود
عطر اتاق بوی خوش یاس و سیب بود
*
یک لحظه بعد بهر وضوع سمت آب رفت
همچون خمار سمت سبوی شراب رفت
در ورطـــــه ی خیـــال پی آفــتاب رفت
بهــــــر زیـــــــارت نگــه بو تـــراب رفت
در سجده گاه عشق چو دریای خون بدید
بی اختیار شد و گریبان خود درید
*
یک باره در وجود خودش خانقاه دید
خود را درون خانه آن دخت شاه دید
شه را خراب و مست خوش باراله دید
رویش به آسمان و دو چشمش به ماه دید
مرغابیا نو حلقه ی در دست به دامنش
باشد چو عرش و فرش خرامان رفتنش
*
دیدش که سمت مسجد و سمت خدا رود
بـــــهر وصــــــال حضـــرت حق بی ریا رود
او شاه عالم است و ولی چونه گدا رود
بر خیـــر مقدمـــــش همه ی کبریا رود
میرفـت تا مســـبب کربوبـــلا شود
تا بعد رفتنش دو جهان در عزا شود
*
شب در گذار رفتنو وقت سحر شده
گویا که سجده لیل عروج دگر شده
واویلتا که معـــجز شق القمر شده
ناگه تمام کون و مکان پر شرر شده
تا فزت رب کعبه ز شیر خدا شنید
وقت سحر ز خواب پریشان خود پرید.
سعید مازندرانی

 

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:1
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران