تو کیستی نایبة الحیدری
فاطمه را فاطمه ی دیگری
دوازده امام معصوم را
عمّه ای و دختری و خواهری
تو در مقام صبر و حلم و رضا
خدا گواه است که پیغمبری
تو زینبی زینت اُمّ و ابی
تو افتخار پدر و مادری
تو در چهل صحنه ی ایثار و صبر
با پسر فاطمه همسنگری
تو میوه ی درخت شرم و حیا
تو صدف عفاف را گوهری
تو پا به پای مادرت فاطمه
روز جزا شفیعه ی محشری
تو در شجاعت و شهامت، حسین
تو آسمان صبر را محوری
تو باب زهرایی و باب الحسین
تو بر حوائج خلایق دری
تو روز تنهایی خون خدا
نه یک نفر یار که یک لشکری
تو از منای سرخ کرب و بلا
حسین را بهین پیام آوری
تو دختر فاطمه یا فاطمه
تو کوثرِ کوثر، یا کوثری
تو یک زنی یک زن مرد آفرین
تو یک حسینِ کربلا پروری
تو خانه دار خانه ی فاطمه
تو نخل امّید علی را بری
تو بعد فاطمه برای علی
فاطمه ای، گر چه بر او دختری
تو روضه خوان گودی قتلگاه
تو حنجر بریده را زائری
تو باعث نجات جانِ حسین
کنار کشته ی علی اکبری
تویی که با قامت افراشته
سفینة النجاة را لنگری
تو شیر دخت شیر پروردگار
تو یادگار فاتح خیبری
تو با تحمّل همه داغ ها
امام عصر خویش را یاوری
تو گل نیلوفر یاس کبود
تو آفتاب فاطمه منظری
تو حوری حوراء الانسیه
تو از همه فرشته گان بهتری
تو روح تفسیر حسین و حسن
محمّدی، فاطمه ای، حیدری
تو باغبان باغ صبر و رضا
تو داغدار لاله ی پرپری
تو در خرابه های تاریک شام
چراغ جاودانه، روشنگری
تو در چهل منزل تا شهر شام
خطیب گویای چهل منبری
تو با خصال و خوی زهرائی ات
دل از حسین فاطمه می بری
تو مریم دو قطعه قطعه مسیح
تو مادر دو کودک بی سری
تو با همان جلالت پنج تن
دوازده امام را مظهری
تو اسوه ی زنان آزاده ای
نه، تو به مردان جهان رهبری
تو کوه شعله در دل «میثمی»
تو در تمام سینه ها آذری
غلامرضا سازگار
- دوشنبه
- 23
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 16:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه