داری دوباره در دل ما غم می آوری
بغضی پر از غریبی و ماتم می آوری
حالا که بزم روضه بنام تو زینب است
حال و هوای ماه محرم می آوری
دلداده ی حسینی و با عشق خود به او
اصلا تویی که عشق مجسم می آوری
تو دخت مرتضایی و با تیغ خطبه ات
پیوسته لرزه بر همه عالم می آوری
ارث از علی گرفته و طوفان غیرتی
در موج هر بلا تو مگر کم می آوری؟
اما هلال غرق به خون با دلت چه کرد
در پیش او دو دیده زمزم می آوری
بی خود نبود بعد غم دلبرت حسین
دستی به زانو و کمر خم می آوری
" مرتضی شاهمندی "
- سه شنبه
- 24
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:19
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه