شعر شهادت حضرت زهرا (س)
شبس كه دل بى ماه رويت در دلِ شب ها گريست
آسمان ديده ام زين غصّه يك دريا گريست
باغبان عشق، در سوگت نه تنها ناله كرد
اى گل پرپر به حالت بلبل شيدا گريست
بارالها! بين ديوار و درى، آن شب چه شد؟
كآسمان بر حال زار زُهره زهرا گريست
گشت خون آلوده چشم اختران آسمان
بس كه زهرا تا سحر بر غربت مولا گريست
شد كوير تشنه سيراب اى فلك از بس على
داغ بر دل، لاله آسا، در دل صحرا گريست
تا نبينند اشك او را، تا سحر هر شب على
يا حديث دل به چَهْ گفت از غريبى، يا گريست
شير ميدان شجاعت بود و يك دنياى صبر
من ندانم اى فلك با او چه كردى تا گريست
سوخت همچون شمع و از او غير خاكستر نماند
بس كه از داغ تو خورشيد «جهان آرا» گريست
شاعر : جواد جهان آرايی
- چهارشنبه
- 17
- فروردین
- 1390
- ساعت
- 14:5
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
جواو جهان آرائی
مصرع اول را اشتباه زده اید
بس که دل بی ماه رویت در دل شبها گریست.
با تشکر جواد جهان آرائی جمعه 6 مرداد 1391ساعت : 22:50