شاهد غم دوباره چشم آسمونه
كي شنيده حديث بي كسي تو خونه
واي جوون رضا خيلي غريبه
به پشت در صداي خنده و شادي و هلهله فراوونه
آه لباي تشنه ي جواد جگر زهرا(س)رو ميسوزونه
بين موج غربت يار و همدمي نداره
بي پناه و بي كس سر رو خاك غم ميذاره
****
دوباره باز نواي العطش بلنده
برا يه غم آشنايي داره مي خنده
واي جوون رضا خيلي غريبه
كشته ي زهرا آشنا شده شده شهيد مثه امام حسن(ع)
ولي ديگه كجا سر جواد(ع) شده بريده از قفا ز تن
روي خاك غربت خفته ماه عالمينه
لحظه هاي آخر ياد روضه ي حسينه
**********
كبوترا يه گوشه رو يه بام خونه
سه روزه كه بالاشون مثه سايبونه
نه كه كسي كنار جسم اون گريه نمي كنه به صبح و شام
مونده سه روز و سه شب اين بدن بدونِ غسل و بي كفن رو بام
اي كبوتري كه كاظمين، وفا گذاشتي
كاشكي كربلا هم تيره و قبيله داشتي
********
شاعر: احسان جاودان
منبع : بی پلاک
- پنج شنبه
- 26
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 3:19
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه