• دوشنبه 5 آذر 03


مدح حضرت زینب(س)(نگاهِ من به درو ،دیده اشکبار تو است)

2105



نگاهِ من به درو ،دیده اشکبار تو است
نگاهِ من به درو ،دل در انتظار تو است
کسی نمانده بگِرید به حال غربت من
اگر چه دیر شد اما رسید نوبت من
دوباره پیروهنت را به سینه چسباندم
بیا که چشم به راهِ رسیدنت ماندم
فراق پیر ترم کرده خانه ات آباد
کجایی ای نفسم؟خواهر از نفس افتاد
*
بیا ببین ز فراغت نفس شماری را
به جای جای تنم جای یادگاری را
نداد مهلتم آن تازیانه تا بوسم
هزارو نهصدو پنجاه زخم کاری را
حرامی و حرمت بود و ناقه ای عریان
ولی دو چشم غریبم ندید یاری را
نمی رود ز خیالم که دید چشم رباب
به پیش محمل خود طفل نی سواری را
**
دوباره پیروهنت را به سینه چسباندم
دوباره چشم به راه رسیدنت ماندم
بیا که پای تو گردد دوباره بالینم
تمام خاطره ها را دوباره می بینم
**
چه حیف شد که نمردم کنار پیکر تو
برای آن همه زخمی که داشت حنجر تو
چه حیف شد که نمردم دمی که غوغا بود
به پشت خیمه به دنبال قبر اصغر تو
چه حیف شد که نمردم در آن همه لبخند
میان نیزه زنان در تصاحب سر تو

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران