• دوشنبه 5 آذر 03


آتش به جان گلشن طاها فتاده است

1873

آتش به جان گلشن طاها فتاده است
 
آتش به جان گلشن طاها فتاده است
غنچه غریب زیر قدم ها فتاده است
کوثر میان شعله آتش فتاده است
 زخمی باد حادثه طوبا فتاده است

 

بابا میان کوچه دلش پشت در مگر
مادر میان معرکه تنها فتاده است
دست فرشته ها همه از غم به صورت است
نقشی کبود بر رخ زهرا فتاده است
فضه برس به داد که مادرزدست رفت
جای درنگ نیست همین جا فتاده است
بازوی او بگیر و بزن آب بر رخش
از پا به راه یاری بابا فتاده است
بانو نشسته سینه زنان آه می کشد
تا ریسمان به گردن مولا فتاده است

  • چهارشنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران