• یکشنبه 16 اردیبهشت 03


آه و فغان دارم

1992

آه و فغان دارم

بسان طایر بشکسته پرآه و فغان دارم
بلی آه و فغان از بهر زهرای جوان دارم
بزیر ابر خاک ایماه من تارخ نهانکردی
همه شب تا سحر از دوریت آه و فغان دارم

 

ستاره اشک و چهرم آسمان روز و شبم یکسان
شب و روزی چنین از داغت ای آرام جان دارم
بیاد آن مناجاتی که هر شب داشتی یا رب
من خونین جگر هر شب دو چشم خونفشان دارم
شب تاریک و من تنها و طفلان تو بی مادر
دلی پرخون من از احوال این بی مادران دارم
گهی یاد آورم از سیلی و آن صورت نیلی
گهی از پهلوی بشکسته¬ات آتش بجان دارم
گهی بهر حسین نالم گهی بهر حسین گریم
دلی لبریز درد و غم ز بهر این و آن دارم
گهی گویم چگونه زنده مانم بی تو در عالم
تمنی گاه صبر از کردگار مستعان دارم
گهی گویم جوان بودی که رفتی زیرخاک غم  
بیاد بازوی آزرده¬ات گاهی فغان دارم
غلام درگهت علامه¬ام ایدخت پیغمبر
بامیدی کنون نام ترا اندر زبان دارم

 


مرحوم علامه

  • چهارشنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران