به عشق تو برادرم تو موج غصه اسیرم
دستاتو تو دستام بذار میخوام که آروم بگیرم 2
دروغ نمیگه چشم تو رو برنگردون عزیزم
بذار که چشم تو چشم تو، حسین! یه کم اشک بریزم 2
همسفر بودیم از ازل بذار قانون بمونه
قصه ی غم لیلی و دل مجنون بمونه 2
امشب، حس میکنم، شوق و، شور دلم، دیگه، تمومه داداش
بی تو، من می میرم، بعد از، تو ای عزیز، خنده، حرومه داداش
زندگی بی تو چه فایده داره
زینب پس از تو میشه آواره
سالار زینب 4
****
به یاد شبهای بقیع بیا با من قدم بزن
دوباره سرنوشت دل با دنیا رو رقم بزن 2
به یاد شبهای بقیع یادکنیم از مادرمون
یاد کنیم از کم شدن سایه ی روی سرمون 2
یادته چه شبهایی بود شبای بی پیمبر
یادته چه شبهایی بود مادر زخمی تو بستر 2
پشت، در اومد و، آهی، کشید و گفت، هستم، یاس پیمبر
گفتن، بسوزونید، اهل، این خونرو، یک مشت، مردم کافر
دیدی برادر مادر و کشتند
با بغض حیدر مادر و کشتند
سالار زینب 4
********
شاعر: رضا تاجیک
- جمعه
- 17
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 14:56
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه