از بس میان روضه تان درد می کشم
باور کنید وقت بیان درد می کشم
وقتی نسیم روضه تان می وزد به دل
بی اختیار گریه کنان درد می کشم
آه از دمی که زخمیِ نیزه به روی خاک
تنهاترین شدی، من از آن درد می کشم
سردار سربریده ی سرهای عالمی
بالای نیزه آیه مخوان، درد می کشم
یک ذره درد داغ تو بر سینه ام نشست
اندازه زمین و زمان درد می کشم
شاعر : حسین آذری
- دوشنبه
- 20
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین آذری
ارسال دیدگاه