ز دست او فقط مدد میرسد
به داد ما زیر لحد میرسد
کافر دین ز دیدن چشم او
به قل هو الله احد میرسد
علقمه مشهد ابوفاضل است
بهشت مقصد ابوفاضل است
سر در موزهی ادب در بهشت
کاشی گنبد ابوفاضل است
وقت رجز خوانی این دلاور
به گور لرزد بدن امیه
حک شده بر عقیق انگشترش
الله یا حسین یا رقیه
وزیر خوش غیرت ارباب اوست
زینت هر منبر و محراب اوست
دلاور نامی جنگ صفین
دلیل این زلالی آب اوست
بگو به عشق منصب ابالفضل
صد و سی و سه مرتبه ابالفضل
برادر رضاعی حسین و
محرم روی زینبه ابالفضل
چشم به خاک کربلا دوخته
عاطفه از مادرش آموخته
از اثر حرارت تیغ او
گردن دشمنان او سوخته
میان معرکه نفس کشیده
زهره ی دشمن خدا دریده
نذری ذوالفقار عباس بود
هزار پهلوان سربریده
شاعر : رضا تاجیک
- چهارشنبه
- 22
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 4:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه