زینب و سکینه را یک طرف روانه کن
زلف احمدانه را چندبار شانه کن
یک کمی برو حرم با زنان وداع گوی
یک کمی گلایه از مردم زمانه کن
یک کمی امان بده بیشتر ببینمت
اشکِ کودکانه ریز نازِ دلبرانه کن
پس برادرِ مریض را اگر شده برو
میهمان چندتا حرف عاشقانه کن
بیست و پنج تا بهار از تن ات گذشته است
زودتر درخت شو زودتر جوانه کن
ای شراب خانگی در پیاله کهنه شو
ای گل محمدی در نسیم خانه کن
مرغِ نانجیب را با کبوتران چه کار
وقتِ پر کشیدن ست ترکِ آب و دانه کن
آتش اوفتاده است در گلوی زخمی ات
سوی خیمه بازگرد آب را بهانه کن
- شنبه
- 25
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 14:11
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه