]در حريم سرورى
از همه بالاترى
گر على شد بى شمار
تو على اكبرى[(2)
تو كه عشق و وجود ما همهاى، نور چشم عزيز فاطمهاى
روى لبها زمزمهاى (2) در حريم...
مىكند سجده هر گل بر جمال روى گلگونت
خم و پيمانه و ساغر شده سرمست و مفتونت
گل ليلا كه ليلا گشته با يك غمزه مجنونت
به خصالت چو پيغمبر
به جمالت چنان حيدر
دلبرانند زياد اما
تويى بر دلبران دلبر(2)
در حريم...
]محو رويت انبيا
عبد كويت اوليا
اشبه الناسى على
بهر جدت مصطفى[(2)
قبر شش گوشهاى به كرببلا، از تو بر پا شده قسم به خدا
مهر روى تو دين ما(2)
به مدينه چو جدت نيمه شب نان و غذا بردى
سائلان را كرامت كردى و خوان عطا بردى
تو كه از حاتم طايى چنين گوى سخا بردى
از دوگيتى برترى تو
چشمه سار كوثرى تو
تو على بن الحسينى
يا دوباره حيدرى تو(2)
در حريم...
- شنبه
- 25
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 15:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه