جوان برومند کرب وبلا – قوت دل و جانم تویی به خدا
دوباره نفس تازه کن پسرم – خیز و قد بنما جان من به برم
باغ آرزوی من ای آبروی من
سپیده زده داغ تو به موی من
ای جوانم دلستانم در برتو نوحه خوانم جان من آرام جانم
*****
بمیرم چه آورده اند سر تو – چون جدا از هم افتاده پیکر تو
چگونه تو را سوی خیمه برم – نیزه ی پهلویت خورده بر جگرم
جان به لب شده بابا شدی اربا اربا
علی خاک غم بی تو بر سر دنیا
ای عزیزم دیده وا کن تو مرا از غم رها کن فکر حال خیمه ها کن
*****
ببین عمه آمد کنار تنت – می زند بوسه بر لاله ی دهنت
ببین مو پریشانی خواهرم - عمه ات را ببر یا علی به حرم
برعزاداری من کند خنده دشمن
زداغ تو جانم برون شده از تن
ای دلاور عشق لیلا غرق خونی ماه زیبا محتضر گردیده بابا
شاعر : مجتبی صمدی
- دوشنبه
- 27
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 7:13
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
مجتبی صمدی
ارسال دیدگاه