ای که دريا پيش پايت خاکساری می کند
صبر هم در انتظارات بی قراری می کند
بی تو می خشکد لبان رود، ای باران عشق
عقد اشک و چشم را نام تو جاری می کند
نيست اندر سر هوای هيچ جا جز کوی تو
ناکجا آباد، آنجا خانه داری می کند
در تمام سالهای دوری من از رُخَت
در حضور غيبتت دل داغداری می کند
ای تمام معني يک رود، اندر يک «کوير»
گر نباشی بی تو خشکی حکم جاری می کند
محسن بدره (کوير)
- دوشنبه
- 27
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه