ای که دائم به جهان منتظر منتظری
گیری از مردم دانا ز ظهورش خبری
روز و شب ذکر زبان تو بود یا مهدی
در فراقش غم دل داری و اشک بصری
فرض کن حضرت مهدی به تو ظاهر گردد
بر در خانه و یا بر سر کوی و گذری
ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی
باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری
دیده ای هست تو را قابل دیدار امام
می توانی تو به خورشید جمالش نگری ؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری ؟
پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری ؟
گر بپرسد ثمرت چیست تو از طول حیات
داری از بهر ارائه سند مختصری ؟
ور بپرسد عملت چیست ز بگذشتن عمر
در عملکرد تو باشد عمل معتبری ؟
برده ای نان و غذا بهر مساکین یک شب
یا تو داری ز یتیمان و فقیران خبری ؟
در پی امر به معروف و نهی از منکر
بوده ای بهر محبان ولایت سپری ؟
هیچ گه داشته ای بهر ظهور حضرت
ناله نیمه شب و ذکر دعای سحری ؟
آن چنان هست که افسرده و غمگین نشوی
گر بگیرد " سمت تو " بدهد بر دگری ؟
داری آمادگی آنکه اگر حضرت خواست
از سر مال جهان بهر خدا در گذری ؟
واقفی از عمل خویش تو بیش از دگران
می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری ؟
گر از این جمله که گفتم همه را دارایی
خوش به حال تو که خود ساخته و منتظری
ور از این گفته تو را هست قصوری بیگی
توبه کن بلکه ز محبوب بیابی اثری
شاعر : نصرت الله بیگی درباغی
- سه شنبه
- 28
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 7:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
نصرت الله بیگی درباغی
ارسال دیدگاه