• جمعه 2 آذر 03


اى قرار جان ز داغت بى قرارى مى‏ كنم

2843
2

اى قرار جان ز داغت بى قرارى مى‏ كنم
رفتى و من تا كه هستم سوگوارى مى‏ كنم
گر نباشد بيم طعن دشمنان يا فاطمه
روز و شب در پيش قبرت آه و زارى مى ‏كنم

 

گر بخشكد اشك من يا قرة العين رسول
در عزايت خون دل از ديده جارى مى‏ كنم
بر خزان عمرت اى ريحانه باغ نبى
گريه پيوسته چون ابر بهارى مى‏ كنم
هر چه مى‏ خواهم نگريم پيش طفلانت ولى
از غم دل گريه بى ‏اختيارى مى ‏كنم
خود نهال آرزويم را به گل كردم دريغ
از سرشك ديده آنرا آبيارى مى‏ كنم
روزها در خانه طفلان را تسلى مى ‏دهم
شب كنار قبر تو شب زنده دارى مى ‏كنم
من كه خود مشكل گشايم از غم هجران تو
مشكلى افتاده در كارم كه زارى مى‏ كنم
جان من در خاك رفت و زنده‏ ام من اى عجب
صبر من از دست رفت و بردبارى مى ‏كنم


  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 23:3
  • نوشته شده توسط
  • سعید رضایی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران