الهى اى انيس شام تارم
به غير از لطف تو يارى ندارم
الهى اين من و اين قلب خسته
دل سوزان و اين پشت شكسته
الهى اين من و اين خوارى من
به روز و شب ببين اين زارى من
الهى اين من و تنهايى من
الهى اين من و رسوايى من
الهى اين من و اين تيره روزى
بود حق گر مرا فردا بسوزى
سزاوار عقاب و هم عذابم
به وحشت از غم روز حسابم
همان روزى كه روز شرمسارى است
همان روزى كه مجرم غرق خوارى است
شاعر؟؟؟
- پنج شنبه
- ۱۹
- آذر
- ۱۳۸۸
- ساعت
- ۱۲:۱۰
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه