• پنج شنبه 1 آذر 03


شعر مناجات با خدا -( اى كه مى خواهى جمال بى منال يار را )

3032
1

اى كه مى خواهى جمال بى منال يار را
در حريم دل چرا ره مى دهى اغيار را
ديدن ناديده را عشق خودى ها حائل است
از خودى بگذر كه تا بى پرده بينى يار را
درس هشيارى برو در مكتب مستان بخوان
زانكه اين مكتب به مستى مى كشد هشيار را
در مسير عشق همچون ميثم خرمافروش
با على باش و به گردن نه طناب دار را
«روزه دارى» را دهان بسته تنها شرط نيست
طاقت اُشتر به ما ثابت كند اين كار را
پاك كن زآيينه دل گرد خودبينى كه كور
با عصايى مى كند پيدا رهِ هموار را
گر كه در حصن امان خواهى زحق اذن دخول
در كف نفس دنى هرگز مده افسار را
در مذاق اهل عالم حرف حق تلخ است تلخ
زهر گردد چون شكر، دارو شود بيمار را
در مقام خاكسارى همچنان «ژوليده» باش
كز مسير خاكسارى يافت اين آثار را

 

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران