سینهای چاک نکردیم درین فصل بهار
صبحی ادراک نکردیم درین فصل بهار
گریهای از سر مستی به تهیدستی خویش
چون رگ تاک نکردیم درین فصل بهار
ابر چون پنبهٔ افشرده شد از گریه و ما
مژهای پاک نکردیم درین فصل بهار
جگر سنگ به جوش آمد و ما سنگدلان
یده نمناک نکردیم درین فصل بهار
لاله شد پاک فروش از عرق شبنم و ما
عرقی پاک نکردیم درین فصل بهار
غنچه از پوست برون آمد و ما بی دردان
جامهای چاک نکردیم درین فصل بهار
با دو صد خرمن امید، ز غفلت صائب
تخم در خاک نکردیم درین فصل بهار
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1392
- ساعت
- 15:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه