کمتر اگر ز خارم، یا واسع المغفره
بر تو امیدوارم، یا واسع المغفره
درمانده و فقیرم، در نفس خود اسیرم
بنگر به حال زارم، یا واسع المغفره
در ظلمت گناهان، گردیده ام هراسان
شد تیره روزگارم، یاواسع المغفره
غفار هر ذنوبی، پوشندۀ عیوبی
آگه توئی ز کارم، یا واسع المغفره
گر بنده ای بدم من، شرمنده آمدم من
با جرم بی شمارم، یا واسع المغفره
هم طاعتی ندارم، هم فرصتی ندارم
چون ابر اشکبارم، یا واسع المغفره
من غرق سیئاتم، تا ندهی نجاتم
اسیر این حصارم، یا واسع المغفره
گر چه حیا نکردم، بر تو وفا نکردم
شرمنده ام ز کارم، یا واسع المغفره
غیر از تو کس ندارم، فریاد رس ندارم
تویی امید و یارم، یا واسع المغفره
شادان دل از محن کن، رحمی به حال من کن
گر مستحق نارم، یا واسع المغفره
رفته ز دست صبرم، گریه کنم به قبرم
نالم به شام تارم، یا واسع المغفره
تا بر دل «وفائی»، بخشی تو روشنائی
شد همه شب شعارم، یا واسع المغفره
- پنج شنبه
- 13
- تیر
- 1392
- ساعت
- 12:45
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه