• جمعه 2 آذر 03


شعر مناجات با خدا -( هيچ اميدي نباشد بر من و احوال من )

12373
27

هيچ اميدي نباشد بر من و احوال من
مستحق هيــچ پروازي نباشد بال من
كارهاي من وصالت را به تاخير افكند
بوي هجران مي دهد پرونده اعمال من
من دگر آن نوكر خوب و قديمي نيستم
اين لباس نوكري گريد بر اين احوال من
بارها دستم گرفتي و نمـك گيرت شدم
بارها شد ، جاي من تو آمــدي دنبال من
بارها خوردم زمين از جا بلندم كرده اي
شكر يك نعمـت نكرد آخر زبان لال من
ياد آن حال و هواي خلوت با تو بخيــر
با دعاي خويش ده تغيير سوء حـال من
تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو
من گنه كردم تو كردي گريه براحوال من

شاعر : اسماعیل فتحی

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:8
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران