• پنج شنبه 1 آذر 03


شعر مناجات با خدا(درد ناگفته را، تو دوا می‌کنی)

3652


درد ناگفته را، تو دوا می‌کنی
حاجت بنده را، تو روا می‌کنی
من شدم از تو دور، تو کنار منی
من گریزم ز تو، تو صدا می‌کنی
من کنم قهر و تو، می‌کنی آشتی
من گنه می‌کنم، تو حیا می‌کنی
من کنم دشمنی، تو کنی دوستی
من چه ها می‌کنم، تو چه ها می‌کنی
من به بیگانه‌ها، آشنا می‌شوم
تو مرا با خودت آشنا می‌کنی
من پناهنده‌ام بر درِ رحمتت
تو مرا از درت، کی رها می‌کنی؟
هم گشایی در و هم کنی دعوتم
هم صدا می‌زنی، هم عطا می‌کنی
گه به من نالۀ نی‌نوا می‌دهی
گه مرا زائر کربلا می‌کنی
گه دلم را بری در بهشت نجف
گه روان در حریم «رضا» می‌کنی
«میثم» از هر دمت بوی گل می‌دمد
تـا تـو راز و نیاز بـا خـدا می‌کنی

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران