کار تو لطف و رأفت و عفو و محبّت است
حتی اگر عذاب کنی باز رحمت است
تو آن همه عنایت و من این همه گناه
اقرار می کنم که خلاف مروّت است
با آنکه وهم ها به جلالت نمی رسند
کارت همیشه با من مسکین رفاقت است
با آنکه هست نامۀ اعمال من سیاه
بر در گه تو آبرویم اشک خجلت است
از بس که ناز عبد گنهکار می کشی
انگار می کند که نیازت به طاعت است
یک عمر با تو بودم و نشناختم تو را
این عمر نیست غفلت و اندوه و حسرت است
با این همه گناه عزیزم نموده ای
بر خاک بند گیت مرا روی ذلت است
شکر خدا که با همه آلوده دامنی
دست و دلم به دامن قرآن و عترت است
ثبت است در جریدۀ اعمالم این حدیث
یک یا علی فشردۀ صد سال طاعت است
میثم ز دوستی علی دست بر مدار
زیرا تمام دین الهی محبّت است
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- سه شنبه
- 18
- تیر
- 1392
- ساعت
- 6:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه