بار گناه آورده ام مولای یا مولای
روی سیاه آورده ام مولای یا مولای
در جاده ی غفران و عفو و بخششت هر روز
چشمی به راه آورده ام مولای یا مولای
شد زندگیم صرف عیش و نوش و بی آری
عمری تباه آورده ام مولای یا مولای
خسته شدم از بس شکستم توبه هایم را
بر تو پناه آورده ام مولای یا مولای
مانند لیلی ظرف مجنون را بیا بشکن
قلبی پر آه آورده ام مولای یا مولای
***
با این همه مثله همیشه دستگیرم باش
در بین خوبانت به یاد این فقیرم باش
شاعر : علی اکبر حائری
- سه شنبه
- 18
- تیر
- 1392
- ساعت
- 6:38
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اکبر حائری
ارسال دیدگاه