• دوشنبه 5 آذر 03


مناجات با خدا -( دیدی چه زود فرصت مهمانی ام گذشت )

3050
3

دیدی چه زود فرصت مهمانی ام گذشت
ای دل زمان ناله ی بارانی ام گذشت
تا خواستم شبیه شما مردمان شوم
آخر بساط سفره مهمانی ام گذشت
افطار من به ذکر (لک صمت) وا نشد
واحسرتا که عید مسلمانی ام گذشت
با ناله های خسته ی الغوث و ربنا
آرامشم که رفت پریشانی ام گذشت
باران گرفته بود که قرآن به سر شدم
ای وای سایه ی سر رحمانی ام گذشت
حالا خدا کند که دگر در بساط عشق
آدم شوم که وقت پشیمانی ام گذشت
ما را برای بندگی ات انتخاب کن
ما را الی الابد خدم بوتراب کن
آدم شدم که میل به گندم نمی کنم
ابلیس را رضا به تبسم نمی کنم
پا را برای بندگی از بند می کشم
دیگر مسیر کوی تو را گم نمی کنم
مهر سکوت عشق به لب هام خورده است
دیگر به غیر دوست تکلم نمی کنم
در راه دوست گر چه گریبان دریده ام
در پیش خلق هیچ تلاطم نمی کنم
چون خواهری که همسفر نیزه تا به شام
هیچ اعتنا به خنده مردم نمی کنم
پا در مسیر ناله (عجّل فرج) دگر
جز چهارشنبه های ره قم نمی کنم
ما را برای صبح فرج انتخاب کن
ما را الی الابد خدم بوتراب کن.

شاعر : محمود قاسمی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 5:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران