شام مارا سحر رسید امشب
آسمان را قمر رسید امشب
می به ما بیشتر رسید امشب
که علی را ثمر رسید امشب
عشق اینجا قدم قدم آمد
حضرتِ صاحبِ علم آمد
بنویسید او ابالادب است
او به خلق تمام ما سبب است
از دم او مسیح در عجب است
شیر غران حیدری نسب است
در کرمخانه کار او بذل است
مرحبا هر که با ابالفضل است
ذکر هر روز ما ابوفاضل
درد هارا دوا ابوفاضل
شاه مشگل گشا ابوفاضل
کاشف الکرب یا ابوفاضل
عالمی غرق در جمال تو باد
شیر ام البنین حلال تو باد
مرد میدان ما جگر دارد
رزم حیدر در او اثر دارد
مالک از خشم او خبر دارد
وای اگر که نقاب بردارد
کیست او؟ اینقدر مثال علیست
که در او عزت و جلال علیست
آمده اقتدا به یار کند
لشگر کفر تار و مار کند
یک به یک صید را شکار کند
لشگر از خشم او فرار کند
بین میدان رزم شد غوغا
بی پسر مانده بود ابوشعثا
ای دلیر نبرد ها عباس
غیرت شاه کربلا عباس
ساقی علقمه اَلا عباس
دست ما بگیر یا عباس
گرچه دستی نمانده بر تن تو
دستهای همه به دامن تو
امیرفرخنده
- چهارشنبه
- 19
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:52
- نوشته شده توسط
- سیدرضا حسینی
- شاعر:
-
امیر فرخنده
ارسال دیدگاه