از آن نگاه، غزل، ناب ِ ناب خواهد شد
به هرچه چشم بدوزد شراب خواهد شد
گرفته ماه ِ من امشب، ولی دلم قرص است
که با شکوه تر از آفتاب خواهد شد
بدون شانه او هستی ام چنان پوچ است
که هرچه اشک بریزم سراب خواهد شد
من انتظار و تقلای ساعتی شنیام
که بر سر خودش از نو خراب خواهد شد
چگونه کودک ِ بی تاب و خسته از توجیه
به «صبر کن که میاید» مجاب خواهد شد؟
دلم خوش است که با ختم این چهل شب شعر
دعای خیر غزل مستجاب خواهد شد
شاعر : انسیه سادات هاشمی
- چهارشنبه
- 19
- تیر
- 1392
- ساعت
- 14:18
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
انسیه سادات هاشمی
ارسال دیدگاه