اي به سرا پرده ي دلها نهان
يوسف گمگشته ي يعقوب جان
اي زدمت صبح مسيحا بپا
نوح نبي موسي و عيساي ما
ما همه شب در پيِ ماه توأييم
تشنه ي يك جرعه نگاه توأييم
تشنه لبيم وهمه مستان تو
سائل يك بوسه به دستان تو
آه كجائي كه تو را سر دهيم
خاك بن پاي تو را سرنهيم
زين دو جهان و ببرش هرچه هست
خاك بن پاي تو مارا بس است
از كه بجوئيم نشان تورا
بارگه و كوي نهان تورا
گر به صبوري همه خو كرده ايم
در شط ياد تو وضو كرده ايم
خلق زهجران تو مجنون شده
آتش عشقت به دل افزون شده
هر دل اگر عشق تو دارد دل است
نازمش آن دل كه تو را منزل است
منزل معراج رهش كوي تست
بوي بهشت آيتي از بوي تست
آه كجائي كه ببويم تورا
از غم هجر تو بگويم تورا
آه كجائي كه بسويت شوم
مست ميِ ناب سبويت شوم
آنكه به ما جرعه اي جان داده است
عشق تورا همره آن داده است
گر دل ما لايق دلدار نيست
ديده ي ما لايق ديدار نيست
چون تن ما را نبوَد جز تو جان
يك مژه بر هم زن و جانم ستان
- پنج شنبه
- 20
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:46
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه