مبارک است! خوشا! سیزده بدر شده ایم
بدون مهدی زهرا ز ره بدر شده ایم
رخ دوازدهم ندیده بدون حضرت ماه
به ضرب و زور و مجازا بهار تر شده ایم
امام عشق سیه پوش و سینه اش پر خون
و ما به شوق شباهت به رنگ زر شده ایم
و مادری کنار دری نشسته در سجده
خدا ببخش که اینگونه خیره سر شده ایم
دوباره حال غزل منقلب شده بی دوست
دوباره اشک پیاپی که بی سحر شده ایم
تمام عمر در حسرت، چه حسرتی؟ پرواز
به دست خویش چه بی بال و پر شده ایم
خدا به داد دل ما رسد از آن روزی
که نشنویم بانگ رسایش که کر شده ایم
و کاش حضرت باران "کمی" به خود آییم
و باز ببینیم که "بیشتر" شده ایم
شاعر : علی لواسانی
- پنج شنبه
- 20
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی لواسانی
ارسال دیدگاه