ای نور آسمانی ، دیگر بیا کنارم
ای عطر گلسِتانی ، دیگر بیا کنارم
هر اختری که دیدم ، شمس و قمر غلامت
ای مرد کهکشانی ، دیگر بیا کنارم
از کودکی شنیدم ، از مادرم که می گفت
کِی راز جاودانی ، دیگر بیا کنارم
با اینکه پیر گشتم ، از ماتم فراقت
شادم شما جوانی ، دیگر بیا کنارم
شادی که من بمیرم ، روی تو را نبینم ؟
آیا تو میتوانی ؟ ، دیگر بیا کنارم
هر لحظه دل غمینم ، از هجر تو حزینم
گویم به هر زبانی ، دیگر بیا کنارم
ای یوسف عزیزم ، از دوری رخ تو
بنگر شدم کمانی ، دیگر بیا کنارم
بنگر که چشم زارم ، دیگر ضیا ندارد
ای نور آسمانی ، دیگر بیا کنارم
- شنبه
- 22
- تیر
- 1392
- ساعت
- 12:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه