بی قیمتم وجز تو خریدار ندارم
گیرم بخرندم به کسی کار ندارم
گیرم دو جهانم نپسندد تو پسندی
من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم
من دست تهی دارم و تو دست نوازش
تو باغ گلی من که به جز خار ندارم
در باغ جنان هم به هوای تو کنم رو
محتاج گلم کار به گلزار ندارم
من مشتری یوسف و دردست کلافی
جز رشته دل بر سر بازار ندارم
ای آنکه غمت ناز فروشد به دوعالم
دریاب که من غیر تو غمخوار ندارم
بگذار بخندندو بگریند و ببندند
دیوانه ام وبیم زآزار ندارم
آرند همه هدیه برای تو و من هم
جز دیده گریان ودل زار ندارم
این قامت خم گشته واین کوه معاصی
پیش کرمت خوشتر از این بار ندارم
من میثم ودر پیروی از میثم تمار
جز دار غم عشق شما دار ندارم
- شنبه
- 22
- تیر
- 1392
- ساعت
- 12:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه