به اوج می برد امشب مرا هوای شما
که عشق را بنویسم، فقط برای شما
نگاه می کنم اینجا به رد پای شما
و می رسم به خدا، تا خدا... خدای شما
که آفرید شما را زمین هوایی شد
وَ کعبه کعبه شد و خانه ای خدایی شد
و بال حور و مَلَک فرش این قدم ها شد
زمین برای حضور تو در تمنّا شد
ز اشک شوق ملائک ستاره پیدا شد
و عشق بر تن هفت آسمان هویدا شد
عصای دست نبی بوده ای و دست خدا
تو دستگیر کلیمی، تو دستگیر عصا
شکوه عدل شما را عقیل می داند
نگاه بت شکنت را خلیل می داند
شکاف کعبه شما را دلیل می داند
و شأن وصف تو را جبرئیل می داند
که از زبان خدا بر تو آفرین می گفت
و با صدای بلند خودش چنین می گفت:
رقم زده ست خدا عشق را به نام علی
فلک نشسته به حسرت برای گام علی
ملک نشسته دو زانو به احترام علی
علی امام من است و منم غلام علی
به لحظه لحظه ی عمرت خدا تبسّم داشت
و با صدای شما با نبی تکلّم داشت
کرامتی که تو داری الی الابد باشد
همیشه ذکر لبم یا علی مدد باشد
شجاعتی که دلت داشت بی عدد باشد
گواه من سر عَمر بن عبدود باشد
شمار فضل شما را، خدا فقط داند
نشانه های خدا را، خدا فقط داند
شاعر : مجید تال
- یکشنبه
- 23
- تیر
- 1392
- ساعت
- 8:54
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مجید تال
ارسال دیدگاه