شمشیر خصم تارک حیدر شکسته است
محراب، همچو لاله در خون نشسته است
فلک نجات و قائمه عرش کردگار
از موج خیز حادثه بى تاب و خسته است
آزادمرد صف شکن خیبر و احد
چشم از جهان و هر چه در او هست، بسته است
مولا چو شمع ز آتش بیداد آب شد
تار حیات و رشته عمرش گسسته است
«تائب» کسى که درد دل خود به چاه گفت،
از قید این جهان تبه کار رسته است
شاعر : حسین اخوان
- یکشنبه
- 23
- تیر
- 1392
- ساعت
- 13:46
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین اخوان
ارسال دیدگاه