یا علیم و یا حلیم و یاکریمم نام اوست
روح بسم الله الرحمن الرحیمم نام اوست
حمد رب العالمین گویم که او مولایم است
قصد و منظور از صراط المستقیمم نام اوست
سفره ای گسترده تا آفاق ‘ احسان ِ علی
جملگی هستیم بر این سفره مهمان ِ علی
هرکسی آمد نمک خورد و نمکدان را شکست
ما نمک پرورده هستیم از نمکدان علی
بی وفایی! این مرام مردم آزاده نیست!
جنگ نزدیک است اما هیچ کس آماده نیست
گفتن از قرآن و پیغمبر بدون نام او
عطر و تسبیح است اما مُهر در سجاده نیست!
درک توحید و نبوت بی امامت مشکل است
شب عبور از راههای بی علامت مشکل است
خار درچشم ‘ استخوانی درگلو ‘ آوردن ِ
طاقت این رنج تا روز قیامت مشکل است
در زمان جنگ کار فتح خیبر با علی ست
حکم تکلیف همه در روز محشر با علی ست
وقت بیعت پیرهن از شوق بر او می درند!
در جهاد اما سیاهی های لشکر با علی ست
تا حصار باغها را با تبر محکم کنند
چفتهای خفته را از پشت در محکم کنند
هرکه محکم کرد پشتت را به او دلخوش نباش
باغبانان دسته گل را از کمر محکم کنند!
پایشان از ابتدای راه می پیچد به هم
در تمارض سینه ها از آه می پیچد به هم
جای رویارویی اما در فرار از معرکه
دست و پای ملت گمراه می پیچد به هم
مردم این شهر همچون بخت من خوابیده اند
ایستاده در میان پیرهن خوابیده اند
یک نفر درگوش سرد قبر نجوا می کند !
مردگان شاید که در زیر کفن خوابیده اند!
گوش هر ناقابلی شایسته ی پیغام نیست
شهر کوچک جایگاه آدم بدنام نیست
رویگردان از علی از کعبه رو گردانده است!
این لباس رزم کم از جامه ی احرام نیست
کعبه را غیر از علی دیگر کسی مولود نیست
عالم ایجاد بی نام علی موجود نیست
پشتْ بر در کرده اند و از درونش بی خبر
حلقه های در به غیر از روزنی مسدود نیست!
جیرجیر در به غیر از سرفه ای کشدار چیست؟!
تا هوایی در حیاط خانه غیر از دود نیست!
جسم گل های بهشتی رد شد از آن کاینچنین
بوی درب سوخته کمتر ز عِطر عود نیست
هق هق بی اشک جانش را به لب می آورد
شعله ای سوزنده تر از آتشِ بی دود نیست
برق چشم این جماعت وقت دیدار علی
غیر برق چشمهای گرگ خشم آلود نیست
موقع تقسیم بیت المال با سبکی جدید
هر که سهمش کم شده از دست او خشنود نیست
دستشان در موقع بیعت به زهر آغشته است
در پس لبخندشان جز تیغ زهرآلود نیست!
تا عبا پوشید شکل کعبه ای سیار شد
کعبه ای را اینچنین جز او کسی معبود نیست
کبر با درویشها رسم جوانمردی نبود
در کَرَم گر بحثی از منت بیاید جود نیست
جنگ بی پایان دوراندیشی و درویشی است !
این زیانهایی که ما کردیم غیر از سود نیست
سرّ حق در سینه های آشنا پوشیده است
گوش نااهلان ولی بر این صدا پوشیده است
جامه ی فاخر نیفزوده ست بر شأن کسی
کعبه چندین قرن تنها یک عبا پوشیده است!
چاه فهمید التهاب روح بی تابش چه بود!
این اواخر علت تحلیل اعصابش چه بود
در نماز از زخم پایش تیر بیرون میکشند
خوب دانستند یارانش رگ خوابش چه بود !!
***
چشم خواب آلوده در هنگام بیداری ‘ تَر است
اشتیاق سیل دارد رود اگر جاری تر است
هر که تعظیمت نمود از او بترس آری کمان
هر قَدَر خم بیشتر شد تیر او کاری تر است !
از غدیر امواج تشویش محرّم با علی ست
تا خود ِ روز قیامت زخم این غم با علی ست!
عاقبت باید بنوشد جام زهر از دست غیر
- مثل مالک - هر که در خط مقدّم با علی ست
-
: منکر تو ‘ منکر من ‘ قاتل تو ‘ قاتلم
گفته راوی روی صحبتهای خاتم با علی ست!
حرف ابراهیم و موسی ‘ قول عیسی بود و نوح !
: هر که در روز قیامت باشد آدم با علی ست
دم به دم گفته ست با اهل حرم تیغ دو دم
بی علی یک دم نماند هر که یک دم با علی ست
راویان صادق انفاس قدسی گفته اند
اینکه با اذن خدا تدبیر عالم با علی ست
تا علی بود آسمانها با زمین فرقی نداشت
رتبه درویش و دارا پیش از این فرقی نداشت
روح ‘ معیار بزرگی بوده از روز ازل
جسم دانشمند با کوتاه بین فرقی نداشت
جوهر هرکس زمان رنج پیدا می شود
قبل طوفان ناخدا با سرنشین فرقی نداشت!
رتبه ی مخلوق را تسلیم روشن می کند
خالق ابلیس با روح الامین فرقی نداشت!
فرق بین راه با بیراهه تنها مقصد است
ورنه در اصل پرستش کفر و دین فرقی نداشت!
- یکشنبه
- 23
- تیر
- 1392
- ساعت
- 17:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه