مهمان نگاهم شو، دریک شب رویایی
بگشای به روی من، یک پنجره زیبایی
فانوس نگاهم را آویخته ام بر در
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی"
بی تاب تر از موجم، بی خواب تر از دریا
من مانده ام و یادت با یک شب یلدایی
تا عابر چشمانم ، ره گم نکند در شب
بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی
از پهنه ی چشمانت، موج آمد ودل را برد
آری شده ام اینک...دریایی دریایی
تو رفتی و با لیلی، همراه شدی در عشق
من نیز شدم مجنون، با یک دل صحرایی
- پنج شنبه
- 27
- تیر
- 1392
- ساعت
- 7:55
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه