رمضان بوی مناجات و دعا می آید
عطر تسبیح و صدای شهدا می آید
گوشه ی چشم من امروز سحر، تر شده است
آبرو باز به کابین گدا می آید
دیده ی کور به اشک سحری روشن شد
بوی پیراهن یوسف ز کجا می آید؟
کاش آماده ی مهمانیتان می بودم
به سر سفره کسی بی سر و پا می آید
خاطر حضرت ارباب بیا عفوم کن
که فقط بخشش و رحمت به شما می آید
هر سحر مثل محرم دل من می گیرد
باز عطر حرم کرب و بلا می آید
لب من زخم شده از عطش اما به فدات
یادم از چوب و لب و طشت طلا می آید
شاعر : محسن حنیفی
- شنبه
- 29
- تیر
- 1392
- ساعت
- 5:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه