ای شهید عدل خود در بیت داور یا علی!
ای غمت از ریگ صحراها فزونتر یا علی!
مرد بدر و مرد خیبر، مرد احزاب و احد
از چه بستی چشم و افتادی به بستر یا علی؟!
سفرهها خالی ز نان و دیدهها از اشک پر
بعد تو کی بر یتیمان میزند سر یا علی؟!
تا بشوید روی خونین تو را با اشک خویش
آمده بر دیدنت زهرای اطهر یا علی!
بدترین زخم تو این باشد که این دنیا تو را
میکند با پور بوسفیان برابر، یا علی!
صبر تو بر حفظ دین در خانۀ آتشزده
سختتر باشد بسی از جنگ خیبر، یا علی!
زخم دل را میتوان دید و برای آن گریست
دیـدن زخم جگر نبوَد میسر یـا علی!
بر سرت یک زخم بود و بر دلت آمد مدام
لحظه لحظه زخم، روی زخم دیگر یا علی!
چشم تو شد بسته، اما چشمشان در راه توست
حمزه و پیغمبر و زهـرا و جعفر یـا علی!
هم چو خون کز برگ برگ نخل «میثم» میچکد
بـر تـو گریـد دیـدهها تا صبح محشر یا علی
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- چهارشنبه
- 2
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 5:46
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه