• شنبه 3 آذر 03


شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم )

3391
4

 ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم
هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم
کنار گریه های دخترش با خنده می گوید
عزیزم ،مادرت اینجاست ، دیگر بر نمی خیزم
عذابی میکشم تا رد شوم از کوچه ای باریک
برام این قصه جانفرساست، دیگر بر نمی خیزم
تمام عمر حسرت خورده ام ، آنروز پشت در
چرا جای علی ، زهراست ،دیگر بر نمی خیزم
چرا سهمم شده دستان بسته، سهم او... ای وای
درون سینه ام غوغاست ، دیگر بر نمی خیزم
که من تنها سرم زخمی شد و او کل اعضایش
دلم درگیر حسرت هاست، دیگر بر نمی خیزم

شاعر : قاسم افرند

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران