• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت امام علی(ع) -( عجیب بغض گلوگیر و گریه داری داشت )

2542
4

 عجیب بغض گلوگیر و گریه داری داشت    
چقدر غصه، چه غمهای بی شماری داشت
به میهمانی کلثوم خود مشرف بود     
به سفره آه چه افطار گریه داری داشت
و پیرمرد محاسن سفید آن شب را     
به دل به وسعت سی سال بی قراری داشت
به سینه زیر عبا می فشرد چیزی را     
گمان ز یار سفر کرده یادگاری داشت
نه التماس نه ضجه ، نشد جلودارش     
شتاب داشت، سحر با کسی قراری داشت
امیر کوفه به محراب زیر تیغ افتاد     
به خون نشسته و فریاد رستگاری داشت
عیان شد عاقبت از ناله ي جگر سوزش     
برای دیدن زهرا چه انتظاری داشت
رسید پشت در خانه گرچه بر فرقش    
ز زهر و ضربت شمشیر زخم کاری داشت
نبیندش به چنین حال و روز تا زینب     
ز زانوان خمیده امید یاری داشت
برای زینبش آخر حدیث میخواند     
به آن سرشک غمی که زدیده جاری داشت
ز کوفه و ز اسیریِ دخترانِ بتول    
وز آن سری که سر نیزه ها سواری داشت

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران