دستمو گرفتی ، به گنام نگاه نکردی
خیلی رو سیاهم ، تو منو رسوا نکردی
ای خدای مهربونم ، اشک چشم من روونه
این روزا همش میگردم ، باز به دنبال بهونه
بهونه ی بارون چشمام      فقط یه ذکر یا حسینه
دلیل بخشش گناهام       فقط یه ذکر یا حسینه
******
مستجابم کردی ، تا صدا زدم حسین جان
تشنه بودم گفتم : ایها الذبیح العطشان
تشنه لب سر تو روی پای مادر جوونت
بعد کشتنت رسیده ، وقت پیرهن کشونت
اونقدر تن تو پاره پاره ست      که بوریا اثر نداره
یکی داره جلوی زینب     سرت رو رو نیزه میذاره
شاعر : حمید رمی
- جمعه
 - 11
 - مرداد
 - 1392
 - ساعت
 - 20:59
 - نوشته شده توسط
 - سید محسن احمدزاده صفار
 
- شاعر:
 - 
                            
حمید رمی
 

                
                
                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه