گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام
به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام
هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام
چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت
چو آفتاب که یک لحظه میپرد از بام
مه نیاز و نماز و دعا و استغفار
مهی که بوی خدا میرسید از آن به مشام
مه مبارک جوشنکبیر، رفت ز دست
مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام
به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر
گرفته بود دل دوستان حق آرام
سلام باد به شبهای قدر و اعمالش
که با خدا همه شب انس داشتیم مدام
سلام باد بر آن لحظههای شیرینی
که میشد از همه سو عفو کبریا اعلام
گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید
که ناامیدی از رحمت خداست حرام
به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی
که میهمان خدا را خدا کند اکرام
مه مبارک ما بیشتر مبارک شد
ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام
امام دوم، فرزند اول زهرا
که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام
به روزهخوار بگو خون دل خورد دائم
به روزهدار گواراست عید ماه صیام
خوشا کسی که به مهر علی و اولادش
گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام
علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر
که حب او همه دین است و مهر او اسلام
خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن
حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام
وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس
که آفتاب، به دست علی سپرده زمام
بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را
شرار آتش خشم خدا شود در کام
به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است
خوشا کسی که ز دست علی بگیرد جام
مرام میثم تمار خوش بود «میثم»
که در ثنای علی یافت عمر او اتمام
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- یکشنبه
- 20
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه