چقدر دربه درم بشنوم صدایت را
اذان به وقت تماشای چشم هایت را
بگو که شاعرت از تو چگونه ننویسد؟
که بین هر غزلی دیده رد پایت را
چه می شود که سرم روی شانه ات باشد
چه می شود بکشی بر سرم عبایت را
قرار نیست اگر جمعه ها به تو برسند
خودت تمام کن این دور بی نهایت را
همین که گاه نگاهی...ـ برای من کافیست ـ
همین که پشت سر این غزل دعایت را..
چقدر از تو شنیدیم و گفته اند ولی
هنوز دربه درم بشنوم صدایت را
شاعر : رضا یزدانی
- سه شنبه
- 29
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 12:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا یزدانی
ارسال دیدگاه