«برق چشمان توباران شده،می داندعشق»
نگهت مست وپریشان شده،می داندعشق
عالم وکون ومکان شعر! و مضمونش هم
اشک وخون،آه بیابان شده می داندعشق
پشت هرسنگ ترک پشت ترک خون جاری
پشت خون چیست که پنهان شده؟می داندعشق
راهی کرب و بلا کن دل خود را زیرا
دلت آیینه ی پیمان شده،می داندعشق
ای عجب دخترزهرابه اسیری بردند
ماده شیری که به زندان شده،می داندعشق
آه کان سینه ی مجروح مسیحایی او
غرق درمحنت دوران شده،می داندعشق
«زین تطاول که کشیدازغم هجران بلبل»
نوحه خوان غم یاران شده،می داند عشق
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1392
- ساعت
- 13:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه